کارشناسان توسعه اقتصادی اعتقاد دارند که نیروی انسانی اموزش دیده، از اصول اولیه ورود به بازار کار و مهمترین عامل تاثیر گذار در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ها است. با توجه به تحولات ناشی از جهانی شدن، ویژگی های نیروی انسانی مورد نیاز برای ورود به بازار کار ابعاد بیشتری پیدا کرده است.
پس از انقلاب صنعتی اروپا تفکر تناسب هر چه بیشتر نیروی انسانی با استانداردها و شاخص های مورد نیاز بازار کار شدت گرفت. امروزه نیز سازوکار اشتغال و ورود به بازار کار، برای نیروی انسانی فاقد ویژگی های توسعه یافتگی، در چرخه ورود به بازار کار و اشتغال جایگاهی را متصور نیست. بنابرای بخش عظیمی از بیکاری نیروی کار در بازار کار کنونی ناشی از عدم انطباق ویژگی های نیروی کار با الزامات و پیش نیاز های بازار کار است.
1- استراتژی اصلی ورود به بازار کار و توسعه اقتصادی کشور ها، جهت گیری به سوی تخصیص منابع برای سرمایه گذاری در آموزش عمومی است و بدون آموزش عمومی و اولیه قوی و با کیفیت، برنامه های توسعه منابع انسانی بی نتیجه خواهد ماند. بنابراین هر نوع رویکرد دیگری مانند تمرکز بر توسعه ناموزون حرفه آموزی و توسعه بی رویه تحصیلات عالی نیروی انسانی، موجب به هدر رفتن سرمایه های ارزشمند انسانی و سرمایه های مالی و انحراف از برنامه های بلند مدت توسعه منابع انسانی خواهد شد که این امر موجب به تعویق افتادن توسعه کشورها خواهد شد.
به طور عمده، آموزش هاي مهارتي ارائه شده از سوي دانشگاه جامع علمي كاربردي، آموزشكده هاي فني و حرفه اي، هنرستان ها، مراكز فني و حرفه اي و …، به دنبال توانمندي نيروي انساني برای انجام وظايف شغلي و ايجاد كسب و کار می باشند.
2- یکی دیگر از اصول اولیه برای ورود به بازار کار ، توانمندسازي منابع انساني و آموزش مهارت هاي شغلي و تخصصي( به منظور توسعه كارآفريني، به ويژه در مراكز آموزش مهارتي) است كه مي تواند به عرضة نيروي انساني توانمند و كارآفرين ، كاهش مشكلات اشتغال و در نهایت افزايش بهره وري و كارايي شاغلين منجر شود. آموزش های مهارتی آموزش هايي هستند كه موجب ارتقاء دانش و مهارت هاي افراد و به فعلیت رسیدن استعدادهای نهفته افراد می شود. اجرایی شدن این امر نیز مستلزم شكل گيري نظام جامع مهارت و فناوري می باشد.
راهکارهای بهبود افزايش كارايي و اثربخشي آموزش هاي مهارتي
1- انتخاب آموزش گیرندگان به صورت هدفمند
- جذب افراد داراي علاقه ، زمينه و پيش نياز هاي اوليه براي آموزش هاي مهارتي
- در نظر گرفتن عوامل و متغير هاي شخصي
2- ایجاد انگیزه
با ارائه کردن اطلاعات و توجیه افراد در مورد مزایا و کاربرد های آموزش هاي مهارتي در زندگي شغلي و حرفه اي افراد و ارائه مزایایی غیر از ارائه مدرک به افراد، باید در افراد انگیره ایجاد کرد.
3- به روز کردن محتوای آموزشی
- تعدیل و تغییر محتوای آموزشی براساس نیاز بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی و تغییرات تکنولوژی
- تدوين محتوای آموزشی كاملاً منطبق با نیاز های تخصصي بازار کار و کاهش دروس عمومي
– اساتید مجرب
- استفاده از اساتيد مجرب، با انگیزه و افرادي كه خود داراي تجربة عملي باشد.
5- برنامه ریزی در سطح کلان
برنامه ریزی کلان و مدیریت واحد آموزش هاي مهارتي، علاوه بر ارائه برنامه هماهنگ و متناسب با بازار کار یک جامعه به اموزش دهندگان، از چندگانگی، فعالیت های جزیره ای و ناهماهنگ و دوباره کاری ها جلوگیری می کند. بنابراین ایجاد ساختاری براي برنامه ريزي كلان اموزشی و وحدت رویه آموزش های مهارتی، مستلزم هدایت افراد از مدارس به سمت آموزش های نظری و مهارتی براساس این برنامه های کلان است.
6- ترجمة نيازهاي آموزشي صنعت در مؤسسات آموزشي
برای بهينه كردن نتايج آموزش هاي مهارتي مي بايست پيش بيني نيازهاي اینده بخش های مختلف جامعه صورت گیرد. بنابراین برای شناسایی نیازها و اولویت ها نیاز است که بین بخش اموزش یک کشور و سایر بخش های صنعت آن تعامل وجود داشته باشد.
7- تركينگ (رهگيري آموزش گيرندگان)
رهگیری وضعیت دانش آموختگان نشان میدهد که چه کارهایی انجام نشده است و نیاز است انجام شود و در حقیقت نقاط ضعف و قوت و اقدامات اصلاحی مورد نیاز را نشان می دهد.
8- گسترش موسسات واسطه
تشکیل نهاد های واسطه مانند پارك هاي علم و فناوري، تشکیل اتاق هاي فكري كه به دور از تنش هاي سياسي و علمي تصميم گيري كند”، ايجاد شركت هاي مشاورة شغلي و تخصصي، مي توانند منجر به نتیجه مثبت آموزش های مهارتی شود.
9- منابع، امكانات و تجهيزات سخت افزاري مناسب
فراهم کردن امکاناتی مانند کارگاه و تجهیزات آزمایشگاهی و استفاده از تجهیزات کمک آموزشی موجب می شود که افراد در عمل خلاقیت خود را شکوفا کنند و همچنین باعث بهینه سازی آموزش های مهارتی موثر می شود.
10- باز آموزی مهارتی
با توجه به اینکه آموزش های مهارتی براساس دانش و فناوری زمان ارائه می شود و فرایند های کاری و علوم مختلف به سرعت در حال تغییر هستند بنابراین نیاز است دانش آموزش دیدگان به طور مستمر و مداوم به روز شود.
11- تغيير نگرش و باور عمومي
تغييرنگرش و باور عمومي مستلزم این است که آثار مثبت آموزش هاي مهارتي در بازار نشان داده شود تا افراد داراي انگيزه، استعداد و پتانسيل بالا، جذب آموزش ها شوند. همچنين ايجاد زيرساخت ها، اطمينان از ايجاد شغل برای آموزش دیدگان موجب تغییر نگرش آن ها می شود.