دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

توانمندسازی سازمان و منابع انسانی

در جهان رقابتی امروز انچه موجب بقای یک سازمان می شود و تحول آن را حیات می بخشد، منابع انسانی آن سازمان است. کامیابی یک سازمان نیز مستلزم ترکیب اثربخش عناصری چون  پول، مواد اولیه، ماشین آلات و منابع انسانی است، بنابراین تغییر و دگرگونی در نیروی انسانی و ساختار سازمانی اجتناب ناپذیر است؛ از این رو توانمندسازی سازمان و منابع انسانی يكي از راهكارهاي اساسي رسيدن به توسعه پايدار و جهاني سازي است كه مديران منابع انساني در آن نقش بسزایی دارند.

مسائل اقتصادی، چااش های رهبری، فرهنگ و مسائل اقتصادی از یک طرف و عناصر توسعه منابع انسانی از جمله ، توسعه كاركنان ، كاميابي مشتری، یادگیری سازمانی و نوآوری، سازمان ها را به سمت توانمند سازی کارکنان سوق داده است. در صورتی که منابع انسانی دانش، مهارت و انگیزه لازم  را برای دستیابی به اهداف راهبردی سازمان داشته باشد، انگاه می تواند ارزش واقعی ایجاد کند و میزان توانمند سازی منابع انسانی، ارزش واقعی را به وجود می اورد.

چهار عامل که ارتباط مستقيم و تاثير بسزايي بر توانمندسازي سازمان و منابع انسانی دارند و در محيط رقابتي بايستي به آن توجه كرد تا سازمان ها بتوانند پاسخگوي تغييرات سريع و با كيفيت بالا باشند، تا علاوه بر رضايت كاركنان، رضايت مشتريان را فراهم سازند شامل موارد زیر است:

1- دانش و مهارت کارکنان 2- اعتماد 3- ارتباطات 4- انگیزه

1- دانش و مهارت کارکنان: افزایش دانش و مهارت کارکنان به طور مستقیم با کارافرینی و اثربخشی کارکنان ارتباط مستقیم دارد.

2- اعتماد: رهبران، به اعتماد و انتشار قدرت و پذيرش ايده هاي جديدي نیاز دارند. اطلاعات و دانش تاثير مثبت بر اعتماد و پاسخگويي و مسئوليت پذيري كاركنان دارد.

3- ارتباطات: ارتباطات دانش كاركنان را در مجاري ارتباطي سازمان براي خدمت بهتر به مشتريان توسعه می دهد. توزيع اطلاعات براي كاركنان به منظور  عملكرد  بالاي  سازمان حياتي است .همچنین كانالهاي ارتباطي و اطلاعاتي در سازمانها موجب افزایش دانش و اعتماد سازماني مي شود.

4- انگیزه:  به منظور اینکه کارکنان انگیزه لازم را داشته باشند لازم است به نیازهای انها توجه شود و  پرداخت پاداش به آن ها براساس عملکرد ایشان صورت گیرد. همچنین باید در نظر داشت که پاداشهاي معنوي (غير  مادی )  نسبت به پاداشهاي  مادي از اهميت بيشتر برخوردار است.

سطوح توانمند سازی

برای توانمندسازی سطوح مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال ویلسون براساس دو عامل رشد افراد و توسعة سازمان، چهار سطح را براي توانمندسازي معرفي مي كند كه عبارتند از:

  • سطح کار
  • سطح محل کار
  • سطح واحد
  • سطح سازمان

 

از نظر ویلسون حداکثر رشد افراد زمانی است که سازمان اماده است تا منابع انسانی خود را در فرایند توانمند سازی درگیر کند و توسعه سازمانی اهمیت دارد. در سطح کار که پایین ترین سطح توانمندسازی است، تغییر کارها هدف قرار می گیرد به گونه ای که ساختار کار افراد تغییر می کند و کارها با معنا می شود.

توانمندسازی در سطح محل کار به گونه ای است که کارهای روزانه مدیران به تیم ها تفویض می شود و تیم ها باید علاوه بر مهارت های مورد نیاز کارها، مهارت های اضافی نیز داشته باشند. برای ایجاد این مهارت ها در تیم نیاز است که سازمان بر روی آموزش نیروی انسانی خود سرمایه گذاری کند.

توانمندسازی در سطح واحد یک سازمان به معنای مشارکت در مدیریت و اداره آن واحد از سازمان است. توانمند سازی در این سطح نیازمند ساختاری مسطح و غیر بوروکراتیک است و نیاز است یک سطح جهت ارتباط بین مدیران صف و کارکنان وجود داشته باشد. در توانمندسازی در سطح واحد کارکنان، از طریق همکاری در شکل گیری سیاست گذاری ها، بر واحد خود اثر میگذارند.

توانمندسازی در سطح سازمان، حالت گسترده توانمندسازی در سطح واحد است. در این سطح نیاز است منابع انسانی در سطح سازمان در تصمیم گیری ها و اداره سازمان مشارکت فعال داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *